مجید جان ز هجران تو پرپر می زند دل، ز دل تنگی به هر در می زند دل،
چو بلبل در فراق رویت ای گل، به دیوار قفس سرمیزند دل
از آبشار پرسیدم کیستی ؟ گفت اشک کوه ، گفتم از چه می نالی؟ گفت از جدایی دوست! اونم دوستی چون آقا مجید که واقعا از بچه های گل روزگار بود .مجید جان چطور باور کنم رفتنت را انگار همین دیروز بود که به شهرستان ما برای صعود به زردکوه بختیاری سفر کردی و ما باهم قله هفت تنان زردکوه بختیاری را صعود کردیم.
زدم فریاد خدایا این چه رسمی است ، رفیقان را جدا کردن هنر نیست ، رفیقان قلب انسانند خدایا ، بدون قلب چگونه می توان زیست. خدایا اگر قرار بود به این زودی مجید را از مابگیری چرا مرا در سال آخر زندگانیش با او آشنا کردی. خدایا مرگ عزیزان را چطور طاقت بیاوریم
ارزش بودنت را همیشه از اندیشه یک لحظه نبودنت میتوان فهمید!
این مصیبت بزرگ را به محضر تمام مردم عزیز برازجان و بخصوص بچه های خوب گروه کوهنوردی آرش برازجان و برادر آن مرحوم آقای رحیم مهاجری تسلیت گفته و علوّ درجات برای این عزیز از دست رفته را مسئلت مینماییم.
رحیم مهاجری افزود:ساعت ۶ صبح روز پنج شنبه مورخه ۲۴ مرداد ۹۲ گروه کوهنوردی آرش به سرپرستی عباس کلانتری متشکل از ۵ کوهنورد جهت صعود به قله علم کوه از مسیر گرده آلمانها رفته بودند و در ساعت ۱۵ نرسیده به قله برادرم به نام مجید مهاجری ف اسماعیل حدودا ۲۸ ساله اهل و ساکن برازجان به دلیل پوسیدگی طناب ثابت دیواره از کوه پرت می شود و پس از ۲۴ ساعت جسد وی را پیدا می نمایند.
وی گفت:ما بلافاصله با یکی از دوستان خود بنام دکتر مسعود بجلی تماس گرفته و او نیز خبرحادثه را به اطلاع هیات کوهنوردی استان می رساند.
برادر کوهنورد برازجانی اضافه کرد: با رایزنی مسعود بجلی با فدراسیون کوهنوردی، نماینده دشتستان در مجلس شورای اسلامی و آنها نیز با دکتر مظفر رییس امداد و نجات هلال احمر کشورهماهنگ کرده و جهت جستجوی برادرم با دو بالگرد به منطقه وارد عمل شدند
نظرات شما عزیزان: